راز من

راز من

متن های جالب،عکس فیلم و سریال،همه چییییی
راز من

راز من

متن های جالب،عکس فیلم و سریال،همه چییییی

دخترا محکومند...


 

  شاید این حرف دل خیلیا باشه شایدم نباشه نمیدونم...

مامان یه چیزی بگم
بگو
اممممم چه جوری بگم الان نازیلا اس داد داره میاد فرهنگ سرا بعدا دوساله همدیگرو ندیدم اجازه میدی برم
چشمم روشن نه
اما مامان
مامان و مرگ،دختر نصفه شبی میری کجا
مامان نصفه شب چیه ؟؟تازه ساعت 5 ،1/5 تا غروب مونده
هزار بار گفتم بدون من جایی نمیری
مامان دارم میرم فرهنگ سرا بیام دیگه
10 دیقه ای اوومدیا
****
مامان حوصلم سر سررفته برم بیرون؟؟
سر کوچه پر پسره پره، لاته، بری بیرون میخورنت،
به من چه اونا خونواده ندارن؟ جمع شن گم شن برن خونه هاشون به من چه؟مگه تقصیر منه ؟؟
_نه تقصیر تو نیست تقصیر منم نیست
-اه پاشو با خودت بریم دیگه
-من حوصله ندارم
-مامان حوصلم سر رفته، سر رفته، سر رفته
-برو یه خورده کامپیوتر بازی کن برو اینتر نت
-اخه چقد اینترنت؟؟از صبح تا شب خونم.اجازه ی بیرون رفتنم ندارم . چرا ؟؟چون یه عده بیشعور و .... وایستادن اونجا؟مگه من چیکار کردم صبح تا شب خونه باشم ،اونم بخاطر کی ؟؟به خاطر یه عده الاف بی ...
-ماندانا...به خودت بیا...
همش تقصیر شماس که منو به دنیا اوردین!!!!!!!
****
این تنها مشکل ماندانای قصه نیست. مشکل خیلیاس، خیلی از دخترایی که توی این جامعن،محکومند به زندان،به زندان مدرن،شاید خونه موندن به معنی زندانی شدن نباشه،اما جامعه رو چی تشکیل میده؟؟یه عده زن و مرد که کنار هم فعالیت میکنن،وقتی دخترا به خاطر پاکیشون نتونن فعالیت داشته باشن، چی میمونه ازشون؟
یه دختر قبل از تاریکی باید خونه باشه ولی یه پسر تا ساعت 11شبم میتونه بیرون باشه و براش هیچ مشکلی پیش نیاد،هیچ دختری از تاریکی شب نمیترسه...
بعضیا فقط سعی کنن ادم باشن!همین...چیز زیادی نیست

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.